پنجشنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۸۴

ادب مباحثه ( بخش نخست )

در این نوشتار می خواهم کمی درباره ی بعضی مغالطه ها یی که در بحث بروز می کند ، چیزهایی بنویسم . همه ی ما کم وبیش با مغالطه و سفسطه گری در بحث ها آشنایی داریم . مغالطه ها یکی از بحثهای ابتدایی منطق ( که الفبای تفکر فلسفی است )، هستند . اما با وجود سادگی بحثهای مربوط به مغالطه ، گاهی تشخیص آنها در بحثها برای همه ما پیچیده و مشکل می شود .
پیش از همه چیز باید بگویم که یکی از بزرگترین مغالطه ها در جایگاه نقد افکار دیگران ، این است که طرف مقابل را متهم به بیان "مغالطه" و یا به اصطلاح "سفسطه گری" یا تعابیری از این دست کنیم .
راه درست این است که به جای ابراز چنین سخنی ، گفتار طرف مقابل را بیان کرده و تناقض یا تضادی را که در آن می بینیم ، نشان دهیم ، بدون آنکه اشاره ای به لفظ "مغالطه" یا "تناقض گویی" کنیم . نکته دیگر اینکه هرگز نباید به خود اجازه دهیم ، که طرف مقابل را در بحث به یک صفت کلی متهم کنیم و آن صفت را به رخ او بکشیم . چنین عملی هم غیر اخلاقی است و هم مضر . ( چنانکه در روانشناسی زناشویی هم به کرات تاکید بر این موضوع شده که نباید صفت طرف مقابل را به رخش کشید و همیشه باید به شکل غیر مستقیم سعی در رفع آن کرد ف یا آنکه اشتباهات را موردی گوشزد کنیم ، تا فرد بتواند اندک اندک خود را اصلاح کند . )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر