گروه «the corrs» را شاید دیده باشید، یا نامشان را شنیده باشید. شادی الهی در رادیوی بیبیسی، یک قسمت از برنامهاش را (که در آن به معرفی گروههای موسیقی میپردازد) به معرفی آنها اختصاص داده بود. یک گروه ایرلندی هستند، متشکل از سه خواهر (به قول او یک از یک خوشگلتر) و یک برادر. میگفت کارهای خیریه هم میکنند.
چند روز پیش یکی از بچهها چند تا از کلیپهایشان را برای من رایت کرد.
آهنگهایی که رایت کرد، همه از آلبوم "In Blue" بودند، جز یکی به نام "Radio" که از آلبوم The Corrs Unplogged است.
توی یکی از قطعات، جملهی جالب و تأملبرانگیزی میگوید:
See I want you to need me -the way I need you
Just like I need you -the way I see you
And I want you to see me
Like no-one before
اسم این قطعهاش هست "Irresistable"؛ علیٰ قول جناب Babylon این یعنی "مقاومتناپذیر". حالا مقاومتناپذیر یعنی چه، من که نفهمیدم.
تا حالا کلیپ زیاد دیدهام، مثل همهی شما. مثل همهی مایی که در این روزگار، قسمتهای وسیعی از ذهنمان را موسیقی و هنرهای حاشیهی آن، به خودش اختصاص میدهد و چه تأثیرات ناخودآگاهانهای که بر ذهن و روانمان نمیگذارد. خوب و بدش را نمیدانم، بستگی به خیلی متغیرها دارد و به همین دلیل، تحلیل اینکه چگونه اثری دارد، به این سادگیها و با اطلاعات عمومی میسر نمیشود.
دکتر ناجی که روی آکوستیک و فیزیکِ موسیقی زیاد کار کرده، معتقد است که سازهای مصنوعی بر خلاف آنچه پیش از این تصور میشد، اثرات متفاوتی از سازهای طبیعی دارند. (او در یک سمینار نتایج تحقیقاتی را به ما معرفی کرد، که نشان میدادند، موسیقیهای دستگاهی، لایههای میانیِ بسامدهای یک موسیقی با ساز طبیعی را دارا نیستند و به همین دلیل، قادر نیستند بر روی مغز، احساس بدستآمده از یک موسیقی طبیعی را به وجود آورند- در مورد اینکه متغیر مورد اختلاف در بین این دو نوع ساز بسامد باشد البته شک دارم-) او البته بیشتر منظورش سلامت زیستی مغز بود و بدین لحاظ به شدت طرفدار سازهای طبیعی بود و مخالف سازهای کارخانهای.
ونجلیس، برعکس طرفدار سازهای نو و مصنوع است. سازهایی که با تکنیکهای جدید ساخته میشوند و هر روز قابلیتهای بیشتری را برای آهنگساز فراهم میکنند. سازهایی که تواناییهای آهنگساز را، در پا گذاشتن به عرصههایی که تاکنون برای موسیقی بسته بودهاند، گسترش میدهند. این را در مصاحبهای از او که در شرق ترجمه شدهبود، میخواندم.
من البته در این میان با ونجلیس موافقترم، چرا که شکافته شدن فضاهای نامکشوف را، کشف قارههای جدید موسیقی را، یافتن اثرگذارترین وجوه موسیقی را، آزادی آفرییندهی نقشهای موسیقایی را، عظیمتر و بااهمیتتر از سلامت ذهن میپندارم.
با این حال کار انتخاب همیشه سرراست نیست. به همین خاطر، حتا برای من که هیچ سررشتهای از موسیقی ندارم و همهی تجربهام در موسیقی را از عنصر بسیار باکفایت "حس" دارم، همیشه انتخاب موسیقی، کاری مشکل، "دقیق" و پراهمیت بوده است. حتا بر اساس همان "حس" که در نظر خیلیها، در دامنهی حضورش عنصر "غیرمنطقیبودن" را همیشه همراه خود دارد. (ولی احتمالاً در آینده روابط پیچیده و مهمی که با منطق ذهن دارد، روشن خواهد شد و این فکر کمدرست را درستتر خواهد نمود)
یکی از نتایجی که در دورهی خوابگاه به آن رسیدم، این بود که با کسانی که علایق موسیقاییمان اشتراکات بیشتری دارد، در یک اتاق زیستن، آرامش بیشتری به آدم میدهد. نه به خاطر اینکه میتوانیم آنچه را می خواهیم بشنویم، بلکه بدین خاطر که اینها اثر عجیبی روی برداشتهای ما از رفتار دیگران، رفتار با دیگران، فضای ذهنی تحلیل رفتار اطرافیان و این دست مسائل که اتفاقاً در زندگی خیلیخیلی مهم هستند، دارند. یکسان اگر نمیکنند، اما بهشدت همسو و همگرایش میکنند.
به هر حال از نظر من با وجود این که خیلی کار این گروه "The Corrs" فوقالعاده و جذبکننده نیست، اما دیدنی هست. ببینید و لذت ببرید، اما افراط نکنید، تا به قول "شاه شهید" خاکستر بر سرتان ننشیند.
حالا که فید تو مثل باکلاس ها توی آر اس اس ریدر گذاشتم
پاسخحذفطملب نمی نویسی
عجب شانسی داریم ما
سلام
پاسخحذفببخشیدمحسن خان که این مطلب رادروبلاگ شمامی گذارم ولی وقتی حمایت ازهمجنس بازان رادیدم بسیارمتاثرشدم وبراین شدم تااین کامنت رابرای کسانی که نامه راامضاکرده اند بگذارم.
میل های فراوانی دروجودانسان هست که یکی ازآن هامیل جنسی است که برای رفع آن گرایش به جنس مخالف درمردوزن قرارداده شده است.همجنس بازی وتنهاهمجنس بازی نه همجنس گرایی یک نوع انحراف دراین میل جنسی است که انسان آن رادر خودپرورش می دهد.ماازانسان سخن می گوییم نه ازیک سگ یاخوک که توانایی کنترل غرایض خودراندارد.انسان هم غرایضش رامی تواندکنترل کندوهم بایدانحرافاتی که درتامین غرایضش روی می دهدرامتوقف کند.به عنوان کسی که دقدقه آزادی وحقوق بشردارم این کارکثیف رادون شان انسانی دانسته وآن راجزوحقوق بشرنمی دانم ومقابله بااین عمل واین عده راملامت نمی کنم