در این ترجمهای که گفتم میخواهم انجاماش بدهم خیلی مشکل پیدا کردهام. خصوصاً در مورد یک شیوهی دستوری خاص که مرتب در گفتههای نویسندهی اصلی تکرار میشود و من در فهم مقصودش گیج و گمراه میشوم.
مثلاً یکی از مواردش این است:
To be happy is simply to evaluate one’s own life in a positive manner, to
approve of it, or to regard it favourably.
اگر برایتان ساده است فهماش لطفاً به جای اینکه به من بخندید راهنماییام کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر