شنبه، اسفند ۱۳، ۱۴۰۱

معرفی چند مستند درباره‌ی جنگ ایران و عراق

این سرداران سپاه که بیشترشان ۲۰ تا۳۰ سال داشته اند چطوری و چقدر و از کجا دانش جنگ آموخته بودند؟ یعنی دانش نظامی کشک است؟ آیا اینکه ما تو جنگ اینهمه شهید دادیم و به نتیجه هم نرسیدیم یکی از دلایلش نمی تونه این باشه؟ اینکه ارتشی ها هم معتقدند عملیات هایی که ارتش طراحی کرده موفق بوده ولی سپاه غالبا شکست خورده است دلیلش نمیتونه همین باشه؟

 

پیش از اینکه به پاسخ این سوال برسیم، اگر تاکنون مستند «آخرین روزهای زمستان» را ندیده‌اید، پیش از ادامه‌ی این مطلب، اول این مستند را ببینید. این مستند، روایتی از دو سال و چند ماه اول جنگ است که محوریت روایت آن، زندگی شهید حسن باقری است. یادم می‌آید نخستین بار که تصویر او را در خیابان مطهری (تخت طاووس) دیدم در سال 91 یا 92، با نوشته‌ای در زیرش که یکی از گفته‌های او بود، در دلم گفتم چه‌طور به این بچه لقب سردار داده‌اند؟ این که چنان‌که تصویرش می‌نماید، جوانی 17، 18 ساله بوده که رفته و شهید شده. چه قدر الکی توی سپاه به هر کسی می‌رسند می‌گویند سردار.

در طول سربازی، من مطالعات اندکی در مورد جنگ ایران و عراق انجام داده بودم. با دیدن این مستند اما، نگاه من به جنگ، به کلی تغییر کرد. این تغییر نگاه به جنگ، باعث شدف کتاب شیرعلی نیا در مورد تاریخ جنگ را بخرم و مطالعه کنم و در کنارش مستندهای فراوانی درباره‌ی جنگ ایران و عراق، به فارسی، انکلیسی و عربی ببینم تا نگاه هر دو سوی جنگ را درک کنم.

تغییر نگاه به جنگ، باعث تغییر نگاه به ایران و جمهوری اسلامی هم شد. این تغییر نگاه باعث شد، مجموعه‌ی تاریخ شفاهی حسین دهباشی، به خصوص مصاحبه‌ی مفصلش با عبداله آذربرزین را دقیق‌تر بخوانم. مجموعه‌ی تاریخ شفاهی به کوشش حبیب لاجوردی را با دقت گوش کنم و مصاحبه‌های دهباشی با سیاسیون بعد از انقلاب را. به علاوه‌ی مطالبی مفصلی درباره‌ی تاریخ ایران و آسیای غربی در صد سال اخیر.

اگر بعد از دیدن مستند آخرین روزهای زمستان، هم‌چنان سوالات بالا در ذهنتان بود، ابتدا صحبتهای حسین علایی را اینجا و مصاحبه‌ی کورش علیانی با حسین علایی در برنامه‌ی چراغ را ببینید. البته دو اشتباه کوچک در حرف‌های حسین علایی وجود دارد. یکی این که، میگوید داود کریمی گفته بود رکن دو و ربع. در حالی که گفته بوده رکن دو و بیست دقیقه 😊و در ضمن، چنان‌که داود کریمی توضیح می‌دهد، حسن باقری در ابتدا جزو نیروهای جواد افخمی بوده، اما به سبب لیاقتی که از خود نشان داده، به تدریج ظرف سال اول جنگ به نفر اصلی اطلاعات عملیات سپاه تبدیل می‌شود. ممکن هم هست که روایت داود کریمی درست نباشد. اما به هر حال، او فرمانده‌ی محور جنوب در سال اول جنگ بوده است.

مجموعه‌ی سطرهای ناخوانده، و به خصوص صحبتهای علی شمخانی و محسن رضایی، روند رشد سپاه از نیرویی فرعی و کوچک و همپای ستاد جنگ‌های نامنظم، کمیته‌های انقلاب اسلامی و... به نیروی اصلی فعال در جنگ را نشان می‌دهد.

مستندهای فراوان دیگری در مورد فعالیتهای موشکی، دریایی،... ساخته شده است. اما یکی از جالب‌ترین‌های آن‌ها، مستندی درباره‌ی علی اسحاقی است و شنود معاودین در جنگ. به خصوص، این مستند می‌تواند نشان دهد، چرا راهکار اقناعی سپاه، با

دیدن مستند اتاق جنگ، صحبتهای محسن کنگرلو و حسین علایی در مصاحبه با حسین دهباشی، و به خصوص صحبتهای صلاح عمر علی سفیر وقت عراق در سازمان ملل در برنامه شاهد علی العصر می‌تواند گوشه‌ای از سیاست خارجی ایران در طول جنگ را نشان دهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر