سه‌شنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۷

اختلاف خصلتی/ اختلاف موقعیتی

م: در دیوان ایشان که همین امسال به فارسی ترجمه شده این مطلب به چا÷ رسیده که ایشان در قطعه شعری که پس از صلح برادرش سروده, گفته ننگ بر بنی هاشم از این پس با این کاری که برادر من انجام داد. بنی هاشم چگونه پس از این می توانند سربلند کنند؟
ت: یعنی شما می گویید این ها اگر در شرایط هم قرار می گرفتند تصمیمات یکسانی نمی گرفتند؟
ابداً.
ا: البته نظر امام این نبود که انبیا اگر یکجا بودند همه با هم یکسان بودند, بلکه این بود که آن ها هیچ اختلافی با هم نداشتند.
م: این هم حرف درستی نیست. نمونه اش همین چیزی که گفتم. این دو سال ها با هم زندگی می کردند. اما خصلت هایشان در این زمینه خیلی متفاوت بود. یکی تساهل گرا بود. چیزی توی مایه های همین ممد خاتمی خودمان, البته منظور فقط یک تشابه جزیی در یک مورد است (از ترس گیرهای بی خود) و آن یکی محکم و پای فشارنده بر زیر بار ظلم نرفتن. همین شعر خیلی چیزها را نشان می دهد.
ت: خوب البته این امر را باید در تاریخ مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم چون مدعای شما خیلی شک برانگیز است.
م: شما بقیه تاریخ را چگونه قبول کرده اید که حالا در این یک مورد که خلاف پیشینه ی نظری ذخیره شده در ذهن تان می بینید فوراً احساس می کنید که باید منتظر تاییدهای دیگر باشید. وجود این آقا را هم شما همین گونه قبول کرده اید. تواتر اضعار ایشان هم کم تر از تواتر تواریخی که از وجود ایشان گواهی داده نیست. پس هیچ راهی برای عدم پذیرش نمی ماند.
ت, ا و بقیه: اوهوم, اگر به این مرد خیلی رو بدهیم راست راست می آید و همه مخمان را زیر و رو می کند.


طوایف چرا هنگامه می نمایند و امم به خیال باطل اندیشه می نمایند؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر